باز منم و حسرت اینکه دوباره تنهاممم/
و از خدا حالا میخوام دو بال پروااااز
سخته حرفم.. ولی باید رفت.. دیگه تمومه... دیگه بریدم.. دیگه خسته ام از اینکه هرچی هی اومدمو نرسیدم... سخته حرفم ولی باید بدونی خستم ولی باید بدونی که مییرم
به یاد اونروزا که اسمت در یه صدر دفتر.. نقش میبست
چشم با اشک خیره است به.. فردایی که تو زندگیم یه بخش دیگه است
من نمیدونم بهت نمیومد که خودتو بکشی کنار
از کنار من تو بری گلم...
نخواستی بفهمی اینو که من ((عاشقتم)) ؟؟؟؟!
فهمیدم... حق میدم بهت... تو.. باشه بخند..... به من؟؟!!
واقعا که حق داری بخندی که با اون نگاهت منو به رگباری ببندی که...
بدتر از صدتا گلوله سرب داغه/
با تو فکر میکردم طلوع صبحه آخه...
(( تا وقتی بودی توی زندگیم من غم نداشتم.. واست تا جاااایی که تونستم کم نذاشتم ))
البته خودم میخواستم اینا منت نیست ولی با خاطرات تو بودن من بعد ریسکه
دیگه با خاطرات با تو خوشم پس چونکه حتی فکر بی تووو بودن کشندست
تو که میدونستی من تکیه گاه محکمتم/
بگو با من دیگه چرا د آخه نوکرتم
من که هر دقیقه ام وابسته به دقیقه تو بود/
من که حتی لباس تنم به صلیقه تو بود
منی که دست هیچکسیرو با وجودم نمیگرفتم/
تو باعث شدی که توی قلبم نمیره نفررررت
رسیده وقت رفتن هرچند.. من از دلت خیلی وقته رفتم
باشه تو بردیو اینا برات افتخارن../
تو ختم عالمیو منم عند خامم
فک نکنی اهل جبران یا انتقامم/
خودم باید دقت میکردم توو انتخابم
بذار بگم که آخرین سطرمو بخونی من میرم تا شاید قدرمو بدونی...
نظرات شما عزیزان: